سلوک عشق

وبلاک محمد رضا باغیشنی

سلوک عشق

وبلاک محمد رضا باغیشنی

هرگز به دنبال کسی نباش که بتونی با او زندگی کنی ...

هرگز به دنبال کسی نباش که بتونی با او زندگی کنی ...
هرگز به دنبال کسی نباش که بتونی با او زندگی کنی به دنبال کسی باش که نتونی بدون اون زندگی کنی

روزی از استادم پرسیدم : که عشق چیست ؟

روزی از استادم پرسیدم : که عشق چیست ؟


استاد در جواب گفت : به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاوراما در هنگام عبور از گندم زار ، به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی .
من به گندم زار رفتم  و پس از مدتی طولانی برگشتم .استاد پرسید : چه آوردی؟ و من با حسرت جواب دادم : هیچ ! هر چه جلو میرفتم ، خوشه های پر پشت تر میدیدم و به امید پیدا کردن پرپشت ترین ، تا انتهای گندم زار رفتم.

 

استاد گفت : عشق یعنی همین


از استاد پرسیدم : پس ازدواج چیست؟


استاد به سخن آمد که : به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور اما به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی .

من رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت. استاد پرسید از من پرسید چه شد و من  در جواب گفتم : به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم ، انتخاب کردم . ترسیدم که اگر جلو بروم ، باز هم دست خالی برگردم .

 

استاد باز گفت : ازدواج هم یعنی همین

ولی می دونی چرا 1 قلب داده؟

 

خدا به انسان 2 تا چشم داده، 2 تا گوش داده،2 تا پا داده 2 تا دست داده
ولی می دونی چرا 1 قلب داده؟ برای اینکه بگردی و نیمه ی دومشو پیدا کنی..................